جستجوی این وبلاگ

Powered By Blogger

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه

حال بالاترين خوب است ، اما تو باور نكن ...!

ديروز صفحه فيس بوك 25 بهمن لينك يك نظر سنجي رو فرستاد كه به نظر خيلي خوب ميومد .
امروز رفتم لينك رو بفرستم بالاترين ، ديدم يكي ديگه از كاربرا زحمتش رو كشيده . لينك رو ديروز فرستاده بود اما من نفر يازدهم بودم كه رأي مثبت دادم !!!
واقعا اين يعني چي ؟
نفر يازدهم؟؟؟
مگه نميخواين تو گوش شوراي هماهنگي رسما فرو كنيد كه واقعا چي ميخواين ؟
بابا يكم بيشتر توجه كنيد .التماس ميكنم ...
يا داريم تو سر و كله هم ميزنيم يا داريم لينك سرگرمي يا بدون ارزش واقعي داغ ميكنيم !
البته من واقعا از دوستان و بزرگاني كه دارن توي بالاترين حقيقتا زحمت ميكشن عميقا عذر خواهي ميكنم كه ميدونم جسارت منو مي بخشن .
من آدرس لينك رو ميذارم و براي اينكه شائبه تبليغ لينك نشه آدرس لينك اصلي رو هم ميذارم . خواهش ميكنم تو نظر سنجي شركت كنيد تا برآيند نظرات دقيق و قابل اتكا باشه .

لينك در بالاترين :
http://balatarin.com/permlink/2011/5/13/2508756

آدرس مستقيم :

http://25bahman.171c932e93b9.sgizmo.com/s3/

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۳, جمعه

زن بي پناه در برابر خشونت 16+

اينجا كشور ماست ... ايران !
شايد براي بسياري از ما چنين موضوعاتي تازگي نداشته باشد.
به سان جنگجويي مي مانيم كه بازمانده جنگي خونبار است . و از فرط مشاهده حوادثي كه هر كدام يك فاجعه است قلبمان سرد شده است .
براستي چگونه مي توان از اين زنان حمايت كرد؟ در جامعه اي كه حاكميتش نگران ادامه تحصيل زنان محجبه در كشور هاي اروپايي است اما يك مركز حمايتي قوي براي اين زنان آسيب ديده ندارد .
در اين فيلم مي بينيم مردي پس از مصرف مواد مخدر ،
همسرش را به شديدترين شكل مورد ضرب و شتم قرار مي دهد .

( با تشكر از سارا خاتمي عزيز . http://.facebook.com/sara.khatami)


هشدار : ويديو داراي صحنه هاي خشونت آميز زيادي است .

http://video.ak.fbcdn.net/cfs-ak-ash4/231887/866/166644340061427_6828.mp4?oh=b1b229142f43ca342335e4281ab977ce&oe=4DCF5600&__gda__=1305433600_7780cc95a78d373264763adea2aa559a

۱۳۹۰ فروردین ۳۰, سه‌شنبه

آخرين شعر شاعر برجسته، سيد علي صالحى ؛ در احترام به ياريگران مردم ليبى منتشر شد .

' بايد بنويسيم '
به احترام از جان گذشتگانى كه به يارى مردم ليبى مي روند.



سرتاسر اين سياره،

هر سرزمين مردمانى دارد،

كه سر انجام روزى جايى ...

چراغى از راه و از اميد را روشن خواهند كرد ،

و ما شاعران مردد

كلمات خسته خود را همان روز

از خانه به كف خيابان خواهيم
رساند .


***

سرتاسر هر سرزمينى

شهر هاى بسيارى هست ،

هر شهرى حتما

ميدانى به نام آزادى خواهد داشت

كه جايش ، پيدا

روزش ، روشن

و راه و چراغ و چكامه اش

معلوم است ،

و ما شاعران يقين

به اميد بى پايان همان روز

از كف خيابان به خانه بر خواهيم گشت

تا نگذاريم عاشقانه ترين ترانه ها

هرگز تمام شوند ...

۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

فقط براى لحظاتى تأمل

امروز میخوام تو این پست یه کم از سیاست فاصله بگیرم و به یه نکته بسیار تکان دهنده اشاره کنم .هر چند امروز هر حرفى به سیاسی تعبیر میشه و غذایی که میخوریم حتی سیاسیه ولی من امروز توی این پست میخوام از یک درد بگم !!! درد عميق فساد باورهاي يك انسان. درد غياب فاحش عقلانيت در حضور دين ! چندی قبل گذرم به دفتر کار یکی از آشنایان افتاد . وقتی وارد دفتر شدم دیدم سرش رو با دو دستش گرقته و با تاثر زیاد به یک روضه مانندی که از موبایل پخش میشه گوش میده .بعد از احوال پرسی گفتم فلانی چیه؟ عزاداری ؟گفت نه ! ولی بیا اینو گوش کن ببین چقدر قشنگه ! گفتم بذار ببینم چیه ؟از الان شنید ه های خودمو با کمی خلاصه نویسی نقل میکنم . البته لازم به ذكره كه جملات عينا نقل به مضمون نيست و از حافظه نقل ميكنم. {صداي گريه به گوش ميرسيد و روضه خوان در حال سوز و گداز گفت : مردي با حالتى آشفته خدمت رسول الله رسيد و گفت يا رسول الله ! من مرتكب گناهي عظيم شده ام . رسول خدا فرمود آيا گناهت از كوه ها بزرگتر است؟ عرضكرد بلي يا رسول الله ! فرمود آيا از درياها بزرگتر است؟ عرضكرد بلى يا رسول الله !( صداى ناله جمعيت) اين سوال و جواب تكرار ميشود تا جاييكه روضه خوان ميگويد رسول خدا فرمودند: اي مرد آيا گناه تو از خدا بزرگتر است ؟ مرد با گريه عرض ميكند نه يا رسول الله ! ‏(صداي گريه جمعيت همراه با فرياد هاى الله اكبر ) رسول خدا فرمود : اي مرد رحمت خدا بسيار بزرگتر از گناهان آدميان است _ (يا يك صحبت در همين حدود) مرد ميگويد اي رسول خدا من مردى هستم كه اموال مردگان را مى دزدم / چندى قبل دخترى درگذشت و من شب بر حسب معمول به قبرستان رفتم تا با كندن قبرش اموال احتمالى اش را به سرقت برم . وقتى قبر را حفر كردم ديدم فرد مرده دختر جوان زيبايى بوده است . ناگهان شيطان بر وجودم مستولى شد و با آن دختر مرده مقاربت نمودم (صداى گريه جمعيت به همراه ندا هاي استغفرالله) بعد از اتمام عمل ناگهان دختر چشم باز كرد و به سخن در آمد و گفت : اي مرد تو به من تجاوز كردى و من هرگز تورا نمي بخشم خداوند بين ما حكم كند ! ‏(صداي گريه و شيون جمعيت) ناگهان رسول الله با خشم و تغير فرمودند اي مرد از نزد من بيرون برو كه ترسم الساعه از دوزخ آتشى آيد و من هم به آتش تو بسوزم !!! ... حالا در اينجا من نميخوام به ادامه روايت پر سوز و گداز اين روضه خوان و شرح بر سرو صورت كوفتن جمعيت ازين فاجعه بپردازم فقط به چند نكته اشاره ميكنم و قضاوت رو به خوانندگان محترم وا ميگذارم. اول اينكه اگه اصالت اين روايت رو بپذيريم بسيارى از باورهاي ديني ما زير سوال ميره و برادران متدين بايد مدعى اين قبيل روايات باشن/ وقتى ما اذعان داريم كه پيامبر ما پيامبر رحمته و خداوند بخشنده و مهربانه و پيامبر هم در اين روايت متذكر ميشه پس اون واكنش انتهايي پيامبر چطور قابل توجيهه در برابر مردى كه به هر حال خواهان توبه است؟ البته تعيين صحت و سقم اين روايت هدف اين نوشتار نيست و نكته اصلى كه ميخوام بهش اشاره كنم اين سواله كه نظام ارزش هاي اخلاقى ، و وجدان فردى و اجتماعى افرادى كه خودشون رو متدين ميدونن واقعا چطور عمل ميكنه؟ چطوره كه وقتى مواجه با اخبار متواتر تجاوز به پسران و دختران جوان و (زنده) اين سرزمين اونم به نام اسلام و به شكلي وحشيانه در مملكتى كه حكومتش خودش رو تنها نماينده الله روى زمين ميدونه گوشه اى از وجدانشون رو هم به درد نمياره اما براي تجاوز به يك دختر مرده اينطور از خدا طلب استغفار ميكنن و بر سرو سينه ميزنن؟ آيا تجاوز به انساني زنده و داراى احساسات شنيع تر است يا به يك مرده؟ كدام در حيطه حق الناس است و كدام در حيطه حق الله و كدام غير قابل بخشايش است؟ آيا افراد پاي منبر اين روضه خوان بعد از شنيدن خبر تجاوز و قتل مرحوم ترانه موسوى به اون شكل فجيع و ناجوانمردانه همينطور به سرو روى خودشون كوفتن كه براي تجاوز به يك مرده ؟ اون دوستى كه با حالت تأثر اين رو توى موبايلش گوش ميكرد چطور؟ ‏ مشكل دينداري ما در كجاست؟ گيرم كه حكومت فقط به دنبال بهره بردارى سياسى از اسلامه و اسلام ناب ،كمال مطلوبه . گيرم كه خيلي از باور هاي پو چ رو با اسلام قاطى كردن و به خورد ما دادن . اما نقش ما و انسانيت ما و عقلانيت ما كجاى اين ماجراست ؟ به راستي اين درد را كجا بايد فرياد كرد...؟